Muazzez Abacı، در ۵ نوامبر برای دیدن دخترش به ایالات متحده سفر کرد و در آنجا دچار حمله قلبی شد. این هنرمند پس از جراحی و قرار دادن استنت در بیمارستان، به دلیل عوارض کلیوی در ۱۲ نوامبر درگذشت. پیکر او پس از انجام تشریفات لازم، دیروز ساعت ۱۵:۳۰ با پرواز خطوط هوایی ترکیه (THY) از واشنگتن به استانبول انتقال یافت. سپس خانوادهاش پیکر او را تحویل گرفتند. مراسم تشییع این هنرمند برجسته در مرکز فرهنگی آتاتورک (AKM) برگزار شد.
خداحافظی با موزز اِرسوی
مراسم تشییع موزز آباجی، که در سال ۱۹۹۸ عنوان «هنرمند دولت» را دریافت کرده بود، با حضور مقامات برجستهای چون استاندار استانبول داوود گول، وزیر فرهنگ و گردشگری مهنوری اِرسوی و هنرمندانی چون موزز اِرسوی، سلطانی شاهین، اورهان گنجبی و همچنین خانواده و دوستان او در AKM برگزار شد.

عمله ساین غرق در اشک شد
عمله ساین، که در سالن مراسم حضور داشت، غرق در اشک شد. او گفت: «واقعاً بسیار ناراحتم. جایگاه او بهشت باشد. انسان نمیداند چه بگوید. آخرین بار با هم کنسرت داشتیم. حتی به من گفت: “عمله، چرا من خودم را در آمریکا آرامتر حس میکنم؟” و من پاسخ دادم: “چون دختر و نوهات آنجا هستند و کنار آنها هستی.” این صحنه از جلوی چشمم دور نمیشود. او انسان بسیار خوب و صادقی بود.»
«مادرم انسانی بود که به زندگی بسیار وابسته بود…»
دخترش، آسیصباح آباجی، در پاسخ به خبرنگاران که پرسیدند آیا موزز آباجی وصیتی داشت، گفت: «وصیتی نداشت. او حتی به چنین چیزی فکر نکرده بود. مادرم انسانی بود که به زندگی بسیار وابسته و عاشق زندگی بود… در بیمارستان هم میگفت پس از این کار، آن کار را انجام خواهیم داد. برای او گویی مرگ وجود نداشت.»
«خوشحالم که فرزند او هستم، خوشحالم که مادرم او بود»
آسیصباح آباجی در سخنرانی خود گفت: «به موزز آباجی و دوستدارانش میگویم، شما با وجودتان او را بسیار خوشحال کردید. مادرم مرا اینقدر دوست داشت و به بهترین شکل پرورش داد که هر کاری برای او انجام دهم کم است. من هم سعی کردم شایستهاش باشم. او مردم را بسیار دوست داشت. هوشمند، با ایمان و پر از زندگی بود. او آتاتورک، موسیقی، آموزش، کسب حلال و خرید را بسیار دوست داشت. وقتی کار نمیکرد، در خانه بودن را ترجیح میداد. او پدرم و حسن هیبلی را به من هدیه داد. مادرم پس از شکستن پایش در خانه به آمریکا آمد. پس از پاندمی دیگر از هم جدا نشدیم. من او را رها نکردم. میخواستم درد سالهای دوری را جبران کنم. او شما را بسیار دلتنگ شده بود. ولی من او را به ترکیه نفرستادم تا درد آن سالهای دوری را جبران کنم. ای کاش سالهای بیشتری با او میبودیم. سالهای بیشتری برای ما میماند. از رئیسجمهورمان رجب طیب اردوغان، وزیر امور خارجهمان هاکان فیدان، وزیر فرهنگمان مهنوری اِرسوی و کنسولگریهای نیویورک و واشنگتن بسیار تشکر میکنم. از دوست صمیمی مادرم، صداد اکای و مدیرش تامر بودن که همچون فرزندش بود، تشکر میکنم. مادرم انسانی بسیار خاص و زیبا بود. خوشحالم که فرزند او هستم، خوشحالم که مادرم او بود. از همه دوستدارانش تشکر میکنم.»

«نازمادرم، تو را بسیار دلتنگ خواهم شد»
نوه این هنرمند مشهور، سیرا اندرسن، در سخنرانی خود لحظات احساسی را تجربه کرد: «از همه شما برای عشقی که به مادربزرگم داشتید تشکر میکنم. در کودکی این محبت را میدانستم، اما نمیدانستم که او اینقدر دوست داشته میشود. به خاطر مادربزرگم، من هم ترکیه، ترک بودن و آتاتورک را بسیار دوست دارم. او هنرمند بزرگ ترکیه و مادربزرگ عزیز من بود. هر شب برایم بشقاب میوه میآورد، مرا به پوشیدن جوراب تشویق میکرد و تا وقتی مادرم میگفت کافی است، با هم خرید میکردیم. او به دوستانم نزدیک بود و مادربزرگ آنها هم بود. به بازیهای ما میآمد، برایمان غذا درست میکرد و در شادیهای ما شریک میشد. او نه تنها در ترکیه، بلکه در سراسر جهان بسیار دوست داشتنی بود. موزز آباجی بهترین و زیباترین مادربزرگ بود. نام او همیشه بر زبانها خواهد بود و موسیقی و نامش در نسلها باقی خواهد ماند. نازمادرم، تو را بسیار دوست دارم و دلتنگ خواهم شد.»
«او در بیمارستانی که دخترش کار میکرد درگذشت»
مدیر موزز آباجی، تانر بودن، در مورد ادعاهای غفلت در مرگ او گفت: «ما هیچکس را از بیمارستان متهم نکردیم. علاوه بر این، این بیمارستان محل کار دخترش بود. پزشکان بهترین تلاش خود را برای مداخلات پزشکی انجام دادند.»
«نام او را با افتخار حمل خواهم کرد»
موزز اِرسوی که در مراسم حضور داشت، گفت: «نام موزز آباجی را با افتخار، عزت و شادی حمل خواهم کرد. آخرین بار با هم روی صحنه بودیم. هرگز آن لحظه زیبا را فراموش نمیکنم.»

