در مذاکرات محرمانه سال ۱۹۶۶ میان ترکیه و یونان — که در نهایت به اجلاس رسمی Keşan/Dedeağaç در سال ۱۹۶۷ انجامید — نه تنها روابط رهبر قبرس یونانی، اسقف ماکاریوس با دولت آتن تحت فشار قرار گرفت، بلکه برخی تنشها نیز میان جنبش مقاومت ملی ترکیه (TMT) به رهبری رئیسجمهور فقید جمهوری قبرس شمالی، رئوف دنکتاش، و آنکارا ایجاد شد. تصمیم دولت وقت ترکیه به ریاست سلیمان دمیرل مبنی بر بازگشت جوانان ترکقبرسی به دانشگاههای ترکیه — که باعث ایجاد کمبود جدی در توان رزمی TMT شد — همراه با فراخوان سرهنگ کمال کوشکون، سازماندهنده TMT، از جمله اتفاقاتی بود که توسط تندروهای TMT به رهبری دنکتاش به عنوان «رها شدن» توسط دولت ترکیه تلقی شد. این گروه علیه رهبر وقت ترکقبرس، دکتر فاضل کوچوک، موضع گرفتند.
در ادامه، خلاصهای از نامهای که TMT به رهبری دنکتاش در آن زمان به ترکیه ارسال کرد، یافت شد — اقدامی که با اصل «هرگز با ترکیه مقابله نکنید» دنکتاش پس از سال ۱۹۷۴ در تضاد بود؛ اصلی که بر اساس آن وی در سال ۲۰۰۵ از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرد. این نامه هفتصفحهای سندی استثنایی بود که عزم ترکقبرسیها را برای عدم پذیرش وضعیت اقلیتی، حتی در صورت رها شدن توسط ترکیه، نشان میداد. در این نامه تأکید شده بود که «به عنوان اعضای جامعه ترکقبرسی که با آگاهی کامل از مسئولیتهای خود و با تعهد کامل به آرمانمان عمل میکنیم، حاضر به پذیرش برخی اقدامات تسکینی و موقتی که ممکن است در نتیجه مذاکرات ترکیه-یونان ضروری شود، نیستیم.» این نامه همچنین بر عزم ترکقبرسیها برای ادامه مبارزه تا دستیابی به موفقیت کامل یا مرگ تأکید کرده و بیان میکرد: «به جای زندگی با یونانیان در فضایی از شرم و انزجار، آمادهایم صد بار، هزار بار بمیریم.» همچنین تأکید شده بود که همه مبارزان مقاومت به سوگند خود وفادار خواهند ماند و ترجیح میدهند با افتخار بمیرند تا اینکه شهروندان درجهدوم شوند.
بر اساس این نامه، موضع TMT به این شرح بیان شد: «در جزیره قبرس، هرگونه شکل دولتی که مبتنی بر جدایی فیزیکی یونانیان و ترکها نباشد، شکستی قطعی برای ترکقبرسیها خواهد بود.» این نامه را میتوان در ۱۰ نکته خلاصه کرد:
۱) جامعه ترک هیچچیز از قدرت مقاومت خود را از دست نداده است. ما مصمم هستیم تا پایهای که اهداف سیاسی محکم برای حفاظت از حقوق ملی، سیاسی و سایر حقوقمان در جزیره قبرس را به دست آوریم، مبارزه کنیم.
۲) اگر فکر پذیرش برخی اقدامات موقتی در پرونده قبرس این باشد که قدرت مقاومت جامعه ترک کاهش یافته و باید برای مبارزهای جدید آماده شود، کاملاً اشتباه است.
۳) جامعه ترک و مجاهدان آن ثابت کردهاند که میتوانند هرگونه فداکاری را برای جلوگیری از اتحاد قبرس با یونان (ENOSIS) تحمل کنند. هدف این مبارزه به خوبی مشخص است. بنابراین، پذیرش اقدامات موقتی تنها به فروپاشی هدف سیاسی، علیرغم فداکاریهای انجامشده، منجر خواهد شد.
۴) یونانیان از همان لحظه اجرای اقدامات موقتی، حق حیات را از ترکها سلب خواهند کرد. بهترین تضمین برای جامعه ترک، تضمین عملی است. سایر توافقها چیزی جز ذوب کردن ترکها در جزیره نخواهند بود.
۵) پس از همه این قتلها و رفتارهای تحقیرآمیز جامعه یونانی نسبت به ترکها، انتظار اینکه جامعه ترک به طور موقت تحت مدیریت یونانی زندگی کند، غیرممکن است. اساس این مبارزه که به دلایل تاریخی ادامه دارد، بر منافع ملی ما استوار است. این تنها یک درگیری ساده میان یک ترک و یک یونانی نیست، بلکه دغدغهای ملی است که حیثیت و منافع ملت عزیزمان در آن در خطر است. ما با صبر منتظر روزهایی هستیم که دولت مادر (ترکیه) واقعاً در کنار جامعه ترک قرار گیرد.
۶) با گذشت هر روز، جامعه یونانی کمی بیشتر به اهداف سیاسی خود (دستیابی به اتحاد با یونان) نزدیک میشود، و وضعیت فعلی علیه جامعه ترک آشکار میشود.
۷) هدف واقعی یونانیان الحاق کامل قبرس به یونان است. یونانیان ممکن است به طور موقت مایل به انجام برخی مصالحههای بیارزش روی کاغذ باشند، شاید با در نظر گرفتن فداکاریهای مورد نیاز برای خطر جنگ. اما هدف واقعی آنها محو ترکها از جزیره است. در این رابطه، هیچگونه راهحل موقتی نباید اجرا شود.
۸) مبارزه به آن مرحله رسیده است که به عنوان یک جامعه و یک ملت، هر آنچه را که قرار است به دست آوریم، در این مرحله به دست خواهیم آورد. برای جامعه ترک که همه چیز را داده است، گشودن دورهای سوم از مبارزه غیرممکن است. یونان با آگاهی کامل این موضوع را مذاکره کرده است.
۹) پس از اینکه اهداف واقعی یونانیان در مذاکرات دوجانبه به وضوح درک شود و این موضوع برای مردم جهان توضیح داده شود، به نظر ما زمان اجرای مفاد توافقنامه تضمین توسط دولت مادر فرا خواهد رسید.
۱۰) ما به زنده ماندن جامعه ترک در جامعهای آزاد و با عزت ایمان داریم، در غیر این صورت، مصمم هستیم تا آخرین نفرمان مبارزه کنیم و تا مرگ ادامه دهیم.
