پس از یکماه از وقوع زمینلرزه، اسکان بازماندگانی که خانههای خود را از دست دادهاند همچنان بهصورت یک مشکل حلنشده باقی مانده است. خبر فروش ۲۰۵۰ چادر موجود در انبار جمعیت هلالاحمر ترکیه به سازمان مردمی «آهباپ» در روزهای اولیه زمینلرزه — بهجای توزیع مستقیم بین مردم — جنجالهای زیادی بهپا کرده است. درحالیکه تنشها درباره موضوع چادر ادامه دارد، جالب است بدانید واژههای «چادر» (tent) و «تنش» (tension) در زبان لاتین ریشه مشترکی دارند: «tendere» به معنای کشیدهشدن که به پارچه کشیدهشده در ساخت چادر اشاره دارد. در شرایطی که این موضوع اعصاب مردم را تحت فشار قرار داده، برخی شهرکهای چادری الگویی مناسب برای مناطق آسیبدیده ارائه میدهند. علاوه بر کانتینرهای متداول، شرکت سوئدی IKEA طرحی از خانههای پیشساخته برای شرایط بحرانی ارائه کرده که میتواند راهحلی برای اسکان بهویژه در مناطق روستایی باشد؛ جایی که مردم ترجیح میدهند نزدیک زمینهای کشاورزی و دامهای خود بمانند.
در میان نمونههای مختلف، یکی از منظمترین اردوگاههای چادری توسط امدادگران قرقیزی در کهرمانمرعش برپا شد. این چادرهای سنتی قرقیزی — که بهطرز عجیبی برای فرهنگ ترک آشنا بهنظر میرسند — شاید در حافظه ژنتیکی ما حک شدهاند؛ چراکه ترکها در طول تاریخ از آسیای میانه تا آناتولی همواره با چادرهای عشایری کوچ کردهاند. چادر سنتی قرقیزیها «بوزوی» نام دارد که بهمعنای «خانه خاکستری» است و دلیل این نامگذاری، رنگ خاکستری پوشش نمدی آن است. این چادرها در برابر باران، برف و آفتاب مقاوم هستند، در زمستان گرم و در تابستان خنکاند. نصب آنها حدود نیمساعت زمان میبرد و نور از طریق دریچه بالایی به داخل میتابد.
در اینجا بد نیست نگاهی به فرهنگ غنی و متنوع چادر در میان اقوام ترک بیندازیم که میتواند الگوی مناسبی برای اسکان موقت باشد. واژه ترکی «چادر» (çadır) از ریشه «چات» بهمعنای «بههم پیوستن» و «اتحاد» گرفته شده و به سازهای محکم و طراحیشده برای ایجاد سرپناه اشاره دارد. چادرهای ترکها عموماً دایرهایشکل هستند و بهگونهای برپا میشوند که در ورودی به سمت جنوب قرار گیرد و نور از طریق پنجره بالایی وارد شود. این طراحی علاوه بر تأمین نور، تهویه هوای راکد را نیز بهخوبی انجام میدهد. دیوارههای چادر سنتی از شبکههای چوبی ساخته میشوند که با بندهای چرمی بههم متصل شدهاند. در بالاترین نقطه چادر یک حلقه چوبی (چرخسقف) وجود دارد که توسط ستونهای چوبی نگهداشته میشود. این بخش مرکزی چادر — محل قرارگیری اجاق — قلب چادر محسوب میشود. زندگی روزمره حول اجاق («اوجاق») میچرخد؛ واژهای که علاوه بر معنی «آتشدان»، در زبان ترکی بهمعنای «خانه» و «دودکش» نیز بهکار میرود. دودکش نماد بقای خانواده است؛ نشانهای از امنیت، گرما و سیری که با روشنماندن اجاق و دود برخاستن از دودکش معنا پیدا میکند.
برای چادرهای ترکها واژههای متعددی وجود دارد که رایجترین آنها «یورت» است. جالب اینکه در ترکی مدرن، این واژه بهمعنای «وطن» و همچنین «خوابگاه» بهکار میرود. در شرایط فعلی، شهرکهای چادری را میتوان نوعی خوابگاه برای بیخانمانها دانست. از قضا، برخی دانشگاههای ترکیه تصمیم گرفتند کلاسهای خود را بهصورت مجازی برگزار کنند تا خوابگاههای دانشجویی در اختیار زلزلهزدگان قرار گیرد. به این ترتیب، خوابگاهها به «یورت» یا خانهای موقت برای تازهواردان تبدیل شدند.
ترکها پیوند عمیقی با چادر دارند. قدرت ارتش عثمانی از سازماندهی چادرهای آنها نشأت میگرفت. این ارتش را میتوان شهری متحرک از چادرها توصیف کرد که با نظم فضایی خارقالعادهای بهسوی سرزمینهای جدید پیش میرفت. از سوی دیگر، هنوز هم میتوان قبایل نیمهعشایری را در شرق ترکیه دید که با گلهداری در چادرهای سیاه زندگی میکنند. یوروکها — از اقوام ترک تبار اوغوز — نام خود را از فعل «یورومک» (راهرفتن) گرفتهاند. آنها در مناطق کوهستانی تراکیه و بالکان نیز پراکندهاند و گاهی ترکمن نامیده میشوند. بسیاری از مردم ترکیه به داشتن نیاکان یوروک افتخار میکنند، حتی اگر قرنها از کوچنشینی آنها گذشته باشد. یوروکها به محصولات لبنی و رژیم غذایی مبتنی بر ماست شهرت دارند.
در سالهای اخیر، دولت ترکیه از احیای سنتهای ترکی — بهویژه ورزشهای عشایری — حمایت کرده است. پسر رئیسجمهور نیز بهصورت جدی به تیراندازی سنتی ترکی علاقه دارد و بودجههای کلانی برای احیای این سنت فراموششده اختصاص داده است. چهارمین دوره بازیهای جهانی عشایر در اکتبر گذشته در بورسا برگزار شد. رئیسجمهور اردوغان در مراسم افتتاحیه تأکید کرد که این بازیها را راهی برای حفظ «گنجینه فرهنگی در حال ناپدیدشدن» میدانند و هدف آنها ایجاد زمینهای برای تداوم این سنتهاست. او افزود: «هیچیک از ما نمیتوانیم شاهد نابودی فرهنگی باشیم که هزاران سال تمدن را شکل داده است. زندهنگهداشتن فرهنگ عشایری از ابعاد مختلف سودمند است.»
در نهایت باید گفت که قلب فرهنگ عشایری ما چادر است. برای یک عشایر، چادر مانند یک جهان کوچک است. همانطور که گفته شد، مرکز آن اجاق («اوجاق») است؛ جایی که آتش روشن است و غذا پخته میشود. اوجاق با زندگی پیوند خورده و نماد تپش قلب است. کاش فرهنگ چادرنشینی ما نیز بهعنوان میراث فرهنگی جدی گرفته میشد؛ در سرزمینی که بلایای طبیعی — از زلزله و طوفان گرفته تا سیل و خشکسالی — تکرار میشوند، این فرهنگ میتوانست راهگشا باشد. مهاجرت ترکها از آسیای میانه به آناتومی نیز در پی خشکسالی بزرگ رخ داد. شاید چادر سادهای چنین، درسهای بزرگی برای ما داشته باشد!

