بازداشت و انتقال به زندان
پس از ثبت اعترافات در کلانتری و انجام اقدامات قضایی، کمال س. روز بعد به دادگاه اعزام شد. وی به اتهام «تهدید مسلحانه» و «نقض حریم محل کار» بازداشت و به زندان فرستاده شد.
تصاویر مذاکره ضبط شد
مشخص شد که اسلحهی متهم اسباببازی بوده است. همچنین تصاویری از مذاکره پلیس با متهم منتشر شد.
«برنامهای روی تلفن همسرم نصب کرده بودم»
در اعترافات کمال س. مشخص شد که وی از طریق فروش ضایعات امرار معاش میکند. او گفت: «من قبلاً برنامهای روی تلفن همسرم نصب کرده بودم و میتوانستم مکالمات او را بشنوم. در تاریخ ۹ نوامبر، وقتی مکالماتش را شنیدم، متوجه شدم که از موضوعی ناراحت است. وقتی شب به خانه آمد، گفت اتفاقی نیفتاده است. از او پرسیدم با رئیساش چه صحبت کرده، چون فقط یک طرف مکالمه را میشنیدم. کمی اصرار کردم و او گفت که یکی از مجریهای ورزشی به خاطر سفارش غذا در محل کار به او توهین و فریاد زده است. من از این موضوع عصبانی شدم و تمام شب از عصبانیت نخوابیدم.»
«همسرم مرا راه نداد، به زور وارد شدم»
کمال س. در ادامه گفت: «در روز حادثه، همسرم ساعت ۷ صبح به سر کار رفت و من به او گفتم که طی روز به محل کارش میآیم و با رئیساش صحبت میکنم، چون کسی حق ندارد به او فریاد بزند. حدود ساعت ۱۱ به ساختمان کانال ورزشی Beinsport رفتم. از ورودی اصلی وارد شدم و به سمت محل امنیتی رفتم. همسرم در آنجا بود و مرا راه نداد. من به زور وارد شدم. در راه با مسئول امنیتی برخورد کردم که گفت اجازه ورود ندارم. من گفتم: “اسلحه دارم، کنار برو، با تو مشکلی ندارم.” فقط خواستم آن مجری بیاید و از همسرم عذرخواهی کند. او گفت: “اگر اسلحه داری، چطور میتوانم او را اینجا بیاورم؟” بعداً وقتی حرکت کردم، اسلحه پلاستیکی را از کمرم کشیدم و فریاد زدم که او باید اینجا بیاید.»
«او باید بیاید و از همسرم عذرخواهی کند»
کمال س. اضافه کرد: «از پلهها بالا رفتم و روی یک صندلی خالی در انتهای سالن نشستم. برای آرام کردنم به من قهوه دادند. هنگام نوشیدن قهوه، دستم را روی میز کوبیدم و گفتم: “او باید بیاید و از همسرم عذرخواهی کند، بعد من میروم.” من به کسی اسلحه نکشیدم، کسی را تهدید نکردم و به آنها گفتم مشکلی با کسی ندارم. آنها از من خواستند آرام باشم. هدفم فقط عذرخواهی آن فرد از همسرم بود. این شخص قبلاً به دو همکار زن دیگر هم توهین کرده بود و کسی اقدامی نکرده بود. این بار نوبت همسرم شده بود.»
«پشیمان نیستم، هرکس جای من بود همین کار را میکرد»
کمال س. در پایان گفت: «هدفم محافظت از همسرم بود. نمیخواستم ناراحت شود، چون شب قبل از این موضوع گریه کرده بود و خسته به نظر میرسید. من هم از این موضوع بسیار ناراحت شدم. بدون اطلاع همسرم این کار را انجام دادم و پشیمان هم نیستم. هرکس جای من بود همین کار را میکرد و از خانوادهاش دفاع میکرد. قصد کشتن کسی را نداشتم، اسلحهام فقط یک تفنگ پلاستیکی بود که دو ماه پیش در میان ضایعات پیدا کرده بودم.»

